مادر بودن یا شاغل بودن یا هردو؟!

اگر شما زنی هستید که هم مادر است و هم شاغل، احتمالا هیچ وقت فرصت سرخاراندن پیدا نمی کنید. با این حال برای اینکه بتوانید یک روز یک جای خالی پیدا کنید و ناخنتان را به سمت پوست سرتان ببرید، به تنها چیزی که نیاز دارید مدیریت زمان است. نگران نباشید! بر خلاف تصور عامه یک زن می تواند در کنار زندگی خانوادگی بی نقص، شغل بسیار خوب هم داشته باشد.

همین امروز دست به کار شوید و یک تغییر بزرگ را در خودتان کلید بزنید. تغییر طرز فکر شما درباره روایت‌های اطرافتان است که مدیریت زمان را برایتان رقم می­زند. لارا وندِرکم را می شناسید؟! او یک نویسنده موفق است که کتاب های زیادی درباره مدیریت درست زمان برای زنان، مادران و همه افراد جامعه دارد. لارا در این باره می گوید: «مردم مثال می زنند که یک روز پیش می آید که بچه شما مریض می شود، شوهرتان در ماموریت است و شما برای انجام کار باید به جلسه کاری بروید! همه دوست دارند شاغل بودن یک مادر را کاری غیر قابل تصور نشان بدهند. همین مساله است که ما را به حرف های همیشگی می رساند: زنان نمی توانند همه چیز را با هم داشته باشند، برای موفقیت در کار باید خیلی چیزها را فدا کنیم، مادر باید فقط فداکاری کند و… ». اما وندرکم معتقد است داستان هایی که در مورد بحران های مدیریت زمان زنان شاغل وجود دارد، ایراد‌های جدی هم دارد! هنگامی که وندرکم در جلسات مختلف درباره مدیریت زمان سخنرانی می کرد، از زنان می خواست که به مدت یک هفته به شکل سپری کردن زمانشان دقت کرده و آن را ثبت کنند. هر هفته ۱۶۸ ساعت دارد. وقتی لارا به ۱۶۸ ساعت زنان شاغل نگاه کرد، متوجه شد حتی هنگامی که سر آنها خیلی شلوغ بوده است، زندگی شان چندان بد به نظر نمی رسیده و همه چیز در حالت سیالی جریان داشته است. آنها حتی 7ساعت وقت خواب داشتند. عده ای باید برای شغلشان به سفر می رفتند، اما آنها موفق شده بودند تعطیلات آخر هفته را با بچه ها باشند؛ بعضی از آنها حتی موفق شده بودند با همسران شان به یک کافی شاپ رفته و قهوه بنوشند.

لارا پروژه موزاییک را راه انداخت. او از ۱۰۰۱ زن که سالیانه درآمدی بالغ بر صد هزار دلار داشتند و صاحب فرزند هم بودند خواست یک هفته از زمان خود را به طور دقیق ثبت کنند: «یک دفترچه‌ یادداشت روزانه تهیه کرده و اتفاقات روزمره را ثبت کنید...». در نتیجه او متوجه شد زنانی که درآمد سالیانه ۶ رقمی و ساعت کاری معقول داشتند، حدود ۴۴ ساعت در یک هفته کار می کنند! زنانی که پر مشغله‌ تر بودند و فرزند هم داشتند، هنوز زمان کافی برای خواب در اختیارشان بود؛ حدود ۵۴ ساعت، یعنی ۷ ساعت و ۴۳ دقیقه در شبانه‌روز. با وجود حجم کارهای زیاد!

لارا در نهایت متوجه شد که زنان شاغل موفق یک مشخصه مهم دارند: آنها هویت خود را فراموش نمی کنند. آنها حتی هویت خود را به همسرداری و فرزند پروری صرف هم محدود نمی کنند. مادر بودن، همسر بودن و یک زن شاغل بودن این زنان را برده خود نکرده بود. آنها زنانگی خود را حفظ کرده و با مدیریت زمان درست موفق شده بودند که به همه کارها آن طور که دلشان می خواسته اهمیت بدهند. همه این زنان همیشه لیستی از كارهایی كه روزانه باید انجام می دادند را تهیه می کردند، اما عده ای لیستشان را به دو بخش وظایف امروز و وظایف آینده تقسیم كرده بودند. بعضی لیستشان را چند بار کپی می کردند و در مناطق مختلفی مثل آشپزخانه، در كمد لباس ها و کیفشان قرار می دادند. عده ای دیگر لیست كارهای روزانه را اولویت بندی می کردند و با انجام هر کدام یک علامت کنار آن می گذاشتند و می گفتند این کار خستگی را از تنشان دور می کند. اما مهم ترین دستاورد پروژه موزاییک این بود که لارا فهمید زنان موفق، «نه» گفتن را به خوبی یاد گرفته اند. به همین خاطر می توانند به سادگی روی اهدافشان تمركز كنند.